مرور خاطرات
سلام پسر عزیزم انشالا همیشه سالم و سرحال باشی
الان که دارم برات مینویسم شما بعد از اینکه سر پام بودی لالا کردی
یادش بخیر پارسال این موقع در حسرتت بودم اما خدارو شکر امسال خودتو دارم
پارسال توو خونه تنها بودم اما حالا تو کنار منی
حالا دیگه روزها و ماهها رو نمیشمرم
حالا دیگه توو دلم غمی ندارم
حالا دیگه آه از وجودم بلند نمیشه
.
.
.حالا دیگه از ته دلم لبخند میزنم
علی جونم با یک لبخند تو،هر سختی برام آسون میشه
پارسال این موقع توو آرایشگاه سرم خیلی شلوغ بود با اینکه صبح تا غروب مشغول بودم اما لحظه ای
فکرت آرومم نمیکرد وقتی یک لحظه نداشتنت یادم میومد بی صدا میشکستم
خداااااااااااااااااارو شکر حالا دیگه امسال علی اکبرمو دارم حالا دیگه به جای آرایشگاه، با پسر عزیزم
دارم روزها رو سپری میکنم
حالا دیگه امسال واسه عید منو بابایی تنها نیستیم
نمیدونم این آخرین پست آخر ساله یا نه! اما اگه بازم فرصتی شد میامو وبتو آپ میکنم
علی اکبرم
پسر عزیزم
عید و بهار منو بابا محمد تویی
با تو زندگی ما همیشه بهاره