علی اکبر جونمعلی اکبر جونم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

منو بابا و علی کوچولو

5 ماه و 5 روزگی پسرم حالا دیگه مردی شدی

1393/3/7 15:44
561 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم سلام زندگی من

خدارو شکر دیگه بزرگ شدی حالا دیگه همه چیز ما شدی

از غیبت طولانی واقعا شرمندم باور کن اصلا فرصت نوشتن پیدا نمیکنم هر ماه که بزرگتر میشی وابستگیت

بهم بیشتر میشه انگاری که بیشتر میخوای بهت توجه داشته باشم،عسل مامان منم منتظر همیچین روزهایی

بودم همش از خدا همین لحظات رو میخواستم

نیم ساعت پیش خوابوندمت همین که لپ تاپ روروشن کردم دیدم داری وول میخوری با زحمت دوباره گذاشتمت

روی پام دوباره خوابوندمت که حالا دارم مینویسم

خیلی دلم میخواست 4 ماهگیت بیام بنویسم اما نشد همینطور 5 ماهگیت ، اماا اشکالی نداره خلاصه ای از

بزرگ شدنت رو مینویسم

خبرای جدید و اولین ها :

اولین بار که یکمی موهاتو کوتاه کردیم البته خودم کوتاه کردم 8 اردیبهشت 93 بود که اون یه ذره رو هم ریختم

داخل یه کیسه فریزر برات یادگاری نگه دارم بعد اولین سفرت به تهران و قم 21 اردیبهشت مصادف با روز پدر و

ولادت حضرت علی ع بود که بعد از اونم یه سر به نیاسر کاشان رفتیم که وقت گلاب گیری بود تو هم پسر

خیییییییییلی خوبی بودی و اذیت نکردی اکثرا خواب بودی. خبر دیگه اینکه مادرجون و حسن بابایی 3 خرداد

رفتن مکه معظمه و منو شما و بابایی 1 خرداد مادرجون اینا رو تا تهران همراهی کردیم.

حالا از خودت بگم ماشالا برگ شدی منو بابایی رو به خوبی میشناسی حالا دیگه وقتی وسیله ای رو میاریم

جلوت دوتا دستاتو بلند میکنی که اونارو بگیری دیگه براحتی غلطت میزنی دستاتم که همییییییییییشه خدا توو

دهنته ،دیگه فکر کنم مرواریدات داره در میاد آخه جدیدا موقع شیر خوردن گاز میگیری برات یه دندون گیر جدید

خریدم که باهاش راحتتر باشی. علی اکبر عزیزم شاید باورت نشه اما هرجا و هرجایی که میریم همه محو

تماشا و زیباییت میشن هرکسی که توو خیابون یا حتی توی ماشین همه از ناز بودنت حرف میزنن همه هم

میگن شبیه باباتی.

یادش بخیر پارسال این موقع توی دلم بودی خدارو شکر که صحیح و سالم الان توو بغلمی.

از دوست داشتنای بابات بگم که دیوونته به معنای واقعی کلمه ،دیگه جونش به جونت بنده ،راستی رفتیم

نیاسر تورو انداختیم توو گلهای محمدی به قول خودشون گل غلطون

خوب اینم خلاصه ای از ماجراها ، حالا عکساتو بذارم تا بیدار نشدی

بوووووووووووس اما از این به بعد قول میدم زودتر بیام بنویسم علی اکبر نازم نانازم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)