چهل روزهگیت مبارک عزیزم انشاالله داماد بشی فدات بشم
سلام عسل مامان قربونت برم
امروز چهل روز از بدو تولدت میگذره امروز بعد از مدتها تونستم برات بنویسم
الان که برات مینویسم تو توی خواب نازی، امروز با زن عموت حمومت کردم بعد حموم شیر خوردی و مثل
فرشته ها خوابیدی، چقدر زود گذشت انگار همین دیروز بود در حسرت بودنت بودم خداروشکر حالا هم
هستی هم ماشالا بزرگ شدی
از خودت بگم که ده روزه گیت نافت افتاد و مادرجون اینا و خاله فرشته و خاله فاطی اینا اومدن خونه
بابابزرگت(بابای بابایی) از ده روزهگیت به بعد دیگه خودم از خاله فرشته یاد گرفتم خودم با باباجون
حمومت کردم خییییییلی لذت بخشه،قبلا توی لگن توی اتاق کنار بخاری میشستیمت اما امروز بردمت توی
حموم.
پریروز واسه قدووزن بردمت که بهم گفته بودن دو روز قبل از چهل روزگیت ببرم که وزنت در یک ماه و
هشت روزهگیت 4950 کیلو بود که خدارو شکر رشدت عالیه
عزیز مامان حالا دیگه اکثر ساعتهارو به خودت اختصاص دادی قربونت برم انقدر عسل شدی که نگو
دیگه صداها رو تشخیص میدی حالا دیگه وقتی دستمون رو بالای سرت میچرخونیم سرت رو
دنبال دستمون میچرخونی و با چشمای نازت حرکت دستمون رو دنبال میکنی
همه عاااااشقتن شدی نفس منو بابا
شبا با صدای لالایی باید بخوابی که اکثرا باباجون برات لالایی میخونه
بعضی از شبا بابا محمد تا صبح باهات بیداره تورو کنار خودش میخوابونه و فقط برای شیر خوردنت منو
بیدار میکنه عاشقانه بهت عشق میورزه
عمو و زن عموتم خیلی دوست دارن دیگه شدی گل توو خونه
خدارو شکر پسر خوبی هستی اذیت نمیکنی گاهی اوقات فقط شبا خوابت سبکه گریه نمیکنی اما
بیداری، راستی توو 35 روزگیت که میشه مورخ 92/11/05 رفتیم خونه مادرجون بعد ساعت 5غروب
همراه حسن بابایی و مادر جون و بابا بردیمت مطب دکتر شعبانی ساعت 6 ختنه شدی به صورت
سنتی که دو روز بعدشم پانسمانتو با مادر جون شستیم بعدش افتاد که خدارو شکر الان دیگه خوب
شدی
الان گریه میکردی که زن عمو گذاشته رو پاش تورو تابت میده، ما خونه بابابزرگت هستیم که قراره شب
بریم خونه خودمون.
میدونم اوایل یکمی دست تنها برام سخته اما فدات بشم دیگه باید عادت کنم باید بتونم تنهایی کارای
تو و کارای خونه رو برسم راستی توو فکر آرایشگاهم هستم که از اول اسفند بازش کنم اما توش
موندم چطوری چون کسی نزدیکم نیست که شما رو نگه داره زمانی که مشتری دارم
تا ببینم چی میشه نشدم فدااااااای سر گل پسرم قربونت برم
با اینکه یک ماه و ده روزه که توو بغلمی اما هنوز توو شوک بودنتم هنوز باورم نمیشه که خدا یه گل پسر
سالم به ما داده که شده همه دنیای ما.
علی اکبرم عزیز دلم انشالله در پناه خداوند همیشه سالم و صالح باشی پسر قشنگم من دوس دارم
تو قاری و حافظ قرآن بشی انشالله به حق نامی نام حضرت علی اکبر ع بتونیم حداقل حق نامشو ادا
کنیم انشالله شایسته نامش و راهش باشی
چهل روزگیت مبااااااااااااااارککککککککککککککک